حالا نوبت نگرانی توکیو است؟

ساعت‌ها مذاکره پشت درهای بسته میان ژنرال‌های چین و آمریکا، نه‌تنها با تمجید کم‌سابقه پکن پایان یافت، بلکه لرزه‌ای تازه بر ستون‌های امنیتی توکیو انداخت. در حالی که واشنگتن و پکن برای مدیریت خطرات نظامی به تفاهم نزدیک می‌شوند، ژاپن نگران است این نزدیکی آغاز فصل تازه‌ای از تنهایی راهبردی‌اش باشد.

به گزارش تحریریه، رسانه خصوصی توتیاو (头条) متعلق به شرکت فناوری بایت‌دنس چین، خبر داد که از ۱۸ تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۵، نمایندگان ارتش‌های چین و آمریکا در هاوایی پشت درهای بسته ۷۲ ساعت گفت‌وگو کردند. این نشست در قالب دومین نشست گروه کاری و کنفرانس سالانه توافقنامه مشورتی دریایی نظامی (Military Maritime Consultative Agreement – MMCA) برگزار شد و نتیجه‌اش برخلاف انتظار بود: ارتش آزادی‌بخش خلق چین به‌طور کم‌سابقه‌ای این دور از مذاکرات را «بسیار مثبت» ارزیابی کرد و گفت این گفت‌وگوها تأثیر مهمی در شکل‌دهی یک رابطه باثبات و سازنده میان دو ارتش دارد.

همین خبر کافی بود که ژاپن را به شدت نگران کند؛ به‌حدی که مقام‌های توکیو فوراً از ترامپ خواستند در این‌باره برایشان توضیح دهد.

البته این نخستین بار نیست که دو طرف در هاوایی روبه‌روی هم می‌نشینند، اما این‌بار فضا متفاوت بود. ارزیابی مثبت و بی‌پرده پکن نشان می‌دهد این گفت‌وگو واقعاً از نظر آن‌ها نتیجه‌بخش بوده است.

حالا نوبت نگرانی توکیو است؟

نمایندگان فرماندهی هند–آرام آمریکا، ناوگان اقیانوس آرام و نیروهای هوایی اقیانوس آرام در حال دیدار با نمایندگان ارتش چین (عکس مربوط به ۳ تا ۴ آوریل ۲۰۲۴ در هونولولو هاوایی)

موضوع بحث چه بود؟ گفت‌وگوها عمدتاً حول دو محور اصلی می‌چرخید:

۱. مرور عملکرد یک‌ساله «دستورالعمل رفتار ایمن در مواجهات هوایی و دریایی» میان دو کشور و بررسی اینکه آیا طی این مدت حادثه یا خطری جدی رخ داده است یا نه.

۲. ایجاد زمینه برای تعاملات و ارتباطات سال آینده.

اما چرا چین تا این حد از نتیجه راضی است؟

چون دو طرف بالاخره در موضوع مدیریت ریسک به یک تفاهم عملی رسیده‌اند. طبق برخی گزارش‌ها، نماینده آمریکا برای نخستین بار پذیرفته که برخی عملیات‌های نزدیک‌پرواز و نزدیک‌برد ممکن است باعث سوءتفاهم و خطای محاسباتی شود و نیز موافقت کرده یک خط ارتباطی سریع‌تر برای مواقع تماس غیرعادی میان ناوها و هواگردها ایجاد شود.

علاوه بر این، طرفین به‌طور محرمانه درباره محدوده‌های قابل‌قبول در «اقدامات منطقه خاکستری» نیز گفت‌وگو کرده‌اند؛ اقداماتی مثل استفاده آمریکا از کشتی‌های تجسسی با پوشش علمی، یا هماهنگی گروه‌های شبه‌نظامی دریایی چین با تمرینات نظامی. این پیشرفت‌ها نشان می‌دهد دو ارتش تلاش دارند برای رقابتی که روزبه‌روز شدیدتر می‌شود، مهار و قواعدی حداقلی تعریف کنند؛ هرچند این مهار هنوز بسیار شکننده است.

اما برای درک اهمیت این نشست، باید به زمینه بزرگ‌تر نگاه کنیم: چرا آمریکا ناگهان این‌قدر مشتاق گفت‌وگو شده؟

پاسخ ساده است، زیرا احساس می‌کند توانش در حال تحلیل رفتن است. آمریکا دهه‌هاست معادلات غرب اقیانوس آرام را طراحی می‌کند، اما صحنه مسابقه تغییر کرده؛ چین دیگر یک تماشاگر نیست، بلکه تبدیل به بازیگر اصلی شده است.

امروز تمرینات ارتش چین در غرب اقیانوس آرام به‌طور کامل روتین شده و حضور ناوهای هواپیمابر چین در زنجیره دوم جزایر از رویدادی استثنائی به رخدادی عادی تبدیل شده است. در مقابل، وضعیت ارتش آمریکا چندان مساعد نیست؛ نمونه‌اش حادثه اخیر که ناو هواپیمابر نیمیتز طی تنها یک روز دو فروند جنگنده در دریای جنوبی چین از دست داد. این اتفاقی کم‌سابقه بود، اما حالا نمادی از فرسودگی و فشار بیش از حد بر ارتش آمریکاست.

حالا نوبت نگرانی توکیو است؟

اعتمادبه‌نفس روزافزون ارتش چین؛ و چرا این موضوع آمریکا را محتاط‌تر و ژاپن را مضطرب‌تر کرده؟

نکته مهم‌تر این است که واکنش‌های متقابل ارتش چین به‌طور فزاینده‌ای با اعتمادبه‌نفس همراه شده است.

اگر قبلاً وقتی هواپیمای جاسوسی آمریکا نزدیک می‌شد، چین تنها به رهگیری و تعقیب بسنده می‌کرد، اکنون اوضاع متفاوت است: استفاده از اخلالگر، قطع مسیر پرواز و رهگیری در فاصله بسیار نزدیک تبدیل به رفتارهای رایج‌تر شده است.

موضوع این نیست که آمریکا تمایلی به واکنش سخت ندارد؛ مسئله این است که هزینه این کار برایش بسیار بالاست. آمریکا یک ناو هواپیمابر به منطقه می‌فرستد، چین ممکن است دو گروه رزمی ناو هواپیمابر را جلو بیاورد، و آمریکا ناچار می‌شود از ژاپن نیرو یا ناو اضافه منتقل کند تا موازنه را حفظ کند.

این الگوی «واکنش مجبورانه»، برای فرماندهان آمریکایی این پیام را داشته که ادامه چنین روندی شوخی‌بردار نیست و ممکن است واقعاً اوضاع از کنترل خارج شود.

از همین‌رو، حضور آمریکا در مذاکرات هاوایی هرچند در ظاهر به‌منظور ایجاد سازوکارهای ایمنی بود، اما در عمل نوعی اجبار راهبردی است؛ واشنگتن نیاز دارد خطوط قرمز پکن را دقیق‌تر بفهمد تا بتواند رویکرد خود را بازتنظیم کند.

چرا گفت‌وگوی خوب چین و آمریکا، ژاپن را این‌قدر آشفته کرده؟

اینجا پای چرخش تازه ترامپ در سیاست خارجی به میان می‌آید. اخیراً ترامپ با سانائه تاکایچی، نخست وزیر تندرو ژاپن، تلفنی صحبت کرده و طبق برخی گزارش‌ها در این گفت‌وگو به توکیو هشدار داده که در موضوع تایوان بیش از حد چین را تحریک نکنند. این موضوع فوراً در ژاپن جنجال به پا کرد و مقام‌های این کشور از ترامپ خواستند رسماً موضعش را اعلام کند.

اما مسئله اینجاست که ترامپ تاکنون هیچ موضع علنی نگرفته؛ حتی هیچ‌یک از مقامات ارشد دولت آمریکا هم چیزی نگفته‌اند. همین سکوت، ژاپن را به‌شدت عصبی کرده است. از نگاه توکیو، سکوت ترامپ یعنی این‌که شاید آمریکا اجازه می‌دهد چین فشارهای خود را علیه ژاپن ادامه دهد. ژاپن همیشه خود را نزدیک‌ترین متحد آمریکا در آسیا تصور کرده، اما وقتی «رهبر» ناگهان ساکت شده، چگونه یک هم‌پیمان کوچک احساس وحشت نکند؟

حالا نوبت نگرانی توکیو است؟

ریشه‌های عمیق‌تر اضطراب ژاپن

نگرانی ژاپن فقط محدود به مسئله تایوان نیست؛ این دغدغه از سه سطح مهم ناشی می‌شود:

🔶 سطح نظامی: توان نیروهای دفاع‌ازخود ژاپن برای مواجهه مستقل با چین کافی نیست.

🔶 سطح اقتصادی: چین بزرگ‌ترین شریک تجاری ژاپن است؛ هر تنش جدی، به صنایع کلیدی ژاپن مثل خودرو و الکترونیک ضربه می‌زند.

🔶 سطح سیاسی داخلی: اظهارات تند تاکایچی بیشتر برای جلب حمایت جناح راست ژاپن است، اما اکنون او در موقعیتی گیر کرده: اگر همچنان به مواضع سخت ادامه دهد، باید پاسخ‌گوی واکنش‌های قدرتمند چین باشد؛ اگر عقب‌نشینی کند، اعتبار و چهره سیاسی خود را از دست می‌دهد. توصیه پشت‌پرده ترامپ، به‌جای اینکه مشکل را حل کند، ژاپن را بیشتر دچار سردرگمی کرده: او واقعاً طرف چه کسی را می‌گیرد؟

در واقع، نگرانی امروز ژاپن بازتابی از سردرگمی راهبردی آن است. توکیو می‌خواهد با تکیه بر آمریکا در برابر چین موازنه ایجاد کند، اما می‌بیند واشنگتن دیگر مانند گذشته پشتش نمی‌ایستد؛ از سوی دیگر، می‌خواهد خودش مستقل و قدرتمند عمل کند، اما توان و ظرفیت لازم را ندارد. این بن‌بست استراتژیک در آینده حتی پررنگ‌تر هم خواهد شد.

بازگشت به موضوع اصلی: معنای واقعی نشست هاوایی برای چین و آمریکا

نشست اخیر چین و آمریکا در هاوایی تازه آغاز یک مرحله جدید در معادلات نظامی غرب اقیانوس آرام است—مرحله‌ای که در آن «گفت‌وگو برای کنترل ریسک» و «بازتعریف موازنه قدرت» هم‌زمان پیش می‌روند.

در یک سو، سازوکارهای گفت‌وگوی نظامی میان دو کشور ادامه خواهد یافت؛ احتمالاً نشست‌های مشابه درباره امنیت دریایی و هوایی از این پس منظم‌تر برگزار می‌شود. دلیلش روشن است: هر دو طرف به این حفاظ ایمنی نیاز دارند. نه ارتش آمریکا خواهان یک درگیری واقعی است، و نه ارتش چین تمایل دارد تنش‌ها ناخواسته از کنترل خارج شود.

اما باید توجه داشت این حفاظ فقط مانع «تصادف و برخورد» می‌شود، نه آنکه تعیین ‌کند چه کسی کنار برود یا تسلیم شود. به همین دلیل، مذاکره جای رقابت را نمی‌گیرد: پروازهای شناسایی آمریکا در دریای جنوبی چین ادامه خواهد داشت و تمرینات نظامی چین در اطراف تایوان نیز کاهش نخواهد یافت.

قدرت در حال تغییر و پیامدهای آن

در سوی دیگر ماجرا، توازن قدرت همچنان در حال تغییر است. اگر توان بازدارندگی و منطقه‌نفوذ ارتش چین در غرب اقیانوس آرام یک پله دیگر ارتقا یابد، آمریکا ممکن است ناچار شود حضورش را تا فراتر از زنجیره دوم جزایر عقب ببرد. بودجه دفاعی چین سال‌به‌سال با ثبات افزایش می‌یابد، اما آمریکا باید نیروهایش را در چندین جبهه جهانی پخش کند.

در نتیجه، قواعد بازی در این منطقه کم‌کم به‌سمت تعاریف چین متمایل می‌شود.

در این میان، ژاپن شاید بزرگ‌ترین متغیر باشد: اگر ارتش آمریکا واقعاً حضور خود را محدود کند، ژاپن ناچار است به‌تنهایی با فشار چین روبه‌رو شود. آن زمان، یا باید تا آخرین حد ممکن مقابله کند، یا آهسته و بی‌سروصدا رویکردش را تغییر دهد. هر انتخابی که بکند، بی‌شک معادلات کل آسیاپاسفیک را به‌هم خواهد ریخت.

رضایت ارتش چین از این نشست نه از این تصور ناشی می‌شود که آمریکا «راه درست» را پیش خواهد گرفت، بلکه از یک واقعیت ساده سرچشمه می‌گیرد: گفت‌وگو فقط ابزار است؛ اما قدرت اصل ماجراست. چین هرگز امنیت ملی خود را به تصمیمات یا تغییر سیاست دیگران گره نمی‌زند. بنابراین، برنامه ارتقای توان نظامی بدون توقف ادامه خواهد داشت—از ساخت ناوهای هواپیمابر گرفته تا ارتقای نسل جدید جنگنده‌ها و گسترش سامانه‌های موشکی.

ثبات بلندمدت در غرب اقیانوس آرام نه به دست‌دادن‌های هاوایی وابسته است و نه به لبخندهای دیپلماتیک؛ بلکه به این بستگی دارد که کدام طرف قدرت لازم برای پیشبرد خواسته‌هایش را دارد.
ارتش چین از این گفت‌وگو راضی است، زیرا به‌خاطر قدرتش مطمئن است.
ژاپن مضطرب است، چون راه عقب‌نشینی ندارد.

آنچه مسلم است اینکه رقابت در غرب اقیانوس آرام در سال‌های آینده شدیدتر و پیچیده‌تر می‌شود—و چین با سرعت و اعتمادبه‌نفس، در حال بازنویسی قواعد این پهنه راهبردی است.

پایان/

۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33995

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 6 =